پاتوق عاشقای دل شکسته

پاتوق عاشقای دل شکسته

پاتوقی واسه تمام عاشقای دل شکسته ی دنیا

گذشته دلگیر

وقتی فکر میکنم به گذشته ها ، آتش میگیرد باز این دل تنها
وقتی فکر میکنم به آن روزها ، باز هم در قلبم مینشیند آن غم بی وفا
با خود گفته بودم دیگر اشک نمیریزم ، دست خودم نیست ، تا به یادت می افتم نمیتوانم در برابر سیل اشکهایم بایستم
با خود گفته بودم فراموشت میکنم ، اما روزی می آید ، مثل امروز ، لحظه ای می آید دلگیرتر از دیروز ، که باز آن خاطرات بی تکرار ، دوباره در خیالم تکرار میشود
نه انگار نمیتوانم بر سر عهد خویش بمانم ، اینکه فراموشت کنم و گذشته ها را به یاد نیاورم
هر چه قدر میخواهم به تو فکر نکنم ، یا با شنیدن اسمت ، یا با دیدن یکی مثل تو بدجور دلم میگیرد
یک روز ، یک جایی ، یک زمانی با هم ، در  همینجا ، همینجا که اینک  تنها نشسته ام ، نشسته بودیم، تو مرا نگاه میکردی ، دستت در دستانم بود و با هم عهدی بسته بودیم
حالا تو کجایی، خدا میداند ، در فکرت چه میگذرد ، آیا هنوز هم مثل من به یاد آن روزها می افتی ، آیا هنوز هم مثل من با یاد آن روزها به گریه می افتی
آیا با شنیدن اسمم دلت میگیرد یا با دیدن یکی مثل من یک قطره اشک ، تنها یک قطره اشک از چشمانت میریزد؟
عجب زمانه ایست این زمانه ی بی وفا ، خیلی وقت است دلم را سپرده ام به خدا
هر چه میخواهم فکر نکنم به آن روزها ، یک خاطره ، تنها یک خاطره از تو ، باز هم میسوزاند دل تنهایم را…


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد ׀ تاریخ: سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

ای كسانی كه مامور دفن من هستید؛ دستهایم را بیرون از تابوت بگذارید تا همه بفهمند منتظر كسی بودم ولی به او نرسیدم. كفنی سیاه تنم بپوشانید تا همه بدانند سیاه بخت تر از همه من بودم . چشمهایم را باز بگذارید تا همه بدانند چشم به راه كسی بودم ولی به او نرسیدم . و در آخر دو قطعه یخ به شكل صلیب بالای سر من بگذارید تا با اولین طلوع آفتاب به جای او برایم اشك بریزد.. وقتی مردم وقتی مردم روی قبرم ننویسیدکه بودم. وقتی مردم روی قبرم ننویسید: نه شعری نه شاعری ننویسیدکه بودم از چه تباری وقتی مردن آخرین نقطه راهه نمی خواد سنگ روی قبرم بذارید... وقتی هر اومدنی رفتنی داره نمی خواد گل روی قبرم بکارید... خیلی وقتا پیش از این مرده بودم عمری دلمرده به سر برده بودم بدون سنگ بدون نام نشون چوب این زندگی رو خورده بودم. وقتی مردم روی قبرم ننویسیدکه بودم... ننویسیدکه بودم...


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , maargyazendegi.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM